• وبلاگ : الهه ناز
  • يادداشت : بزرگ است خداي كريم.....
  • نظرات : 3 خصوصي ، 73 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    سلام اميدوارم از من نرنجيده باشيد.وبلاگم بروز شده منتظر شمام. ياعلي
    سلام ! اينجا چه خبره؟؟؟؟ من هيچ منافاتي در نوشته هاي شما و كامنتهاي احسان نديدم.......هر دو به نوعي قابل تامل بودند.....درگير حاشيه ها نشين لطفا........ اين برقرار باشيد لطفا كه احسان ميگه مثه دستت درستيه كه من ميگم........دستت درست .

    به نازي !

    زياد سخت نگير خواهرم . شما به به دست آوردن مي انديشيد بنابراين از از دست دادن مي ترسيد اما اگر به با .. بودن بينديشيد از از دست دادن نخواهيد ترسيد . بعدش هم كسي كه براي مناجات با خدا دستانش را به سوي آسمان بلند مي كند بيراهه مي رود و دستانش را خسته مي كند . و خدايي كه در اين نزديكي است اقرب من حبل الوريد است پس دستهايتان را براي فشردن دستهاي الهه بانو بگه داريد و براي صدا كردن الله راه ديگري بيابيد .

    در ضمن من هم با الهه موافقم . وقتي دستي به سوي آسمان مي اري حيف است غير او را خواستن . من فقط خواستم مطايبه اي بعد از آن مبحث جدي داشته باشم كه ناراحتي را از بين ببرم اما مثل اينكه دوستان از تمام مباحت من تنها همين مطايبه را فهميده و جدي گرفته اند !!!

    و اما در پاسخ مصطفاي عزيز .

    شما درست مي گوييد الهه با آملي قابل مقايسه نيست اما من اين دو را مقايسه نكردم چرا كه الهه را حتي لايق جفت كردن كفشهاي ايشان نمي دانم . من فقط گفتم چنان احساس خوبي از خواندن اين نوشته به من دست داده است كه از بحث معرفتي كه آملي مي كند به من دست مي دهد . اين مقايسه نبود بلكه شباهت تاثير كلمات الهه بر روح من بود . و اتفاقا نكته همين جاست . من خواسته ام بگويم اين جمله ها چنان صميمانه و از دل بر آمده بوده است كه تاثيري در حد بحثهاي عالمانه آملي بر دل متاثر من گذاشت . همين ولا غير . از تذكرتون هم ممنونم . احب اخواني من اهدي الي عيوبي صادق آل محمد مي فرمايد : محبوبترين دوستان من آنانند كه عيبهايم را به من هديه مي كنند !!‏ ممنون مصطفاي خوب !

    سلام الهه بانو .

    اينجا چه خبره . بابا جان ناسلامتي اينجا بزم الهه (( نازه )) من فكر كردم اينجا هر كس مي تونه به راحتي حرفهاي قلبشو زير حرفهاي دل الهه پاراف كنه .

    اما حالا مي بينيم كه اگه يه عاقل بخواد اينجا عاقلانه صحبت كنه همه متهمش مي كنن . خوب شد من از كلام خدا شاهد مثال نياوردم و گرنه نازي مجبور مي شد تعريف يه بچه رو از توصيف خدا نسبت به خودش هم برتر بدونه .

    بزرگي مي گفت :‏ دانشمندي وارد تيمارستان شد ديد از داخل بر در تيمارستان نوشته است (( تيمارستان ))‏ كه يعني آنچه بيرون در است تيمارستان است.

    شما و دوستان خوبتون به خاطر ارتباط صميمانه اي كه با خداي خويش داريد پيله اي دور خود تنيده و در را به روي خود و خداي خصوصيتان بسته ايد و اين درست نيست .

    ببينيد . شما خدا را به زبان خويش وصف كرده ايد و من تنها كاري كه كردم اين بود كه خداي موصوف شما را با آنچه از دانش اندوخته ام وصف كردم . چرا شما وصف مرا بر نمي تابيد ؟ مگر من به وصف شما توهين كردم ؟ من فقط گفتم شما هر چقدر هم وصف كنيد نمي توانيد به كنه ذات او پي ببريد .

    بله من هم قصه موسي و شبان را بلدم اما من كجا و موسي كجا .. من فقط آرزو دارم گوسفندي از گوسفندان آن شبان واصل باشم كه نواي مناجات دو دلداده را مي شنيده است كه اين نوا گوش دل خواهد و هر كسي محرم اين سر نيست .

    اما باور كنيد قصد من نفي دلدادگي صميمانه تان با پروردگار نبود . تقصير من چيست كه لهجه عشقم به او با لهجه اصفهاني شما يكي نيست ؟

    من نه ادعاي فلسفه دارم و نه ادعاي عرفان اما ادعاي اين را دارم كه اگر چيزي زير نوشته هاي شما مي نويسم به اين خاطر است كه نوشته شما احساس مرا برانگيخته و ذهن مرا مشغول داشته است و اينكه براي يافتن كلمه من وصفه مي روم و نهج البلاغه را زير و رو مي كنم و براي يافتن معناي الله اكبر از زبان صادق آل محمد بحار العلوم را مي پيمايم تنها به خاطر اهميت احساسي است كه شما در زبان صميمانه احساستان ريخته ايد . من به هيچ وجه ادعا نكردم كه شما حق ندارين اينطوري عشقبازي كنين اعتراض من به عشقبازي شما نبود من آنچه نوشته ام براي مخاطبان شما بود .

    تاثير قلم سحر انگيز شما را بر مخاطب كاملا قبول دارم و خودم يكي از متاثران آنم به همين خاطر است كه از آن مي ترسم شما بت ديگران شده و ديگران را به راه شباني هدايت كنيد .

    نوشته شما مي تواند جرقه خوبي براي عاشق شدن باشد اما صراط خوبي براي پيمودن نيست . شما مي توانيد همه را به عشق حق هدايت كنيد با لحن شيوايي كه داريد اما نبايد بگذاريد ديگران هم براي شناختنش به همين كلمات محدود اكتفا كنند . مخصوصا اگر به حديث قدسي كنت كنزا مخفيا فاحببت ان اعرف مراجعه كنيم مي بينيم كه گام زدن در راه شناخت باري تعالي يكي از غايات مهم هستي خلقت است پس اگر پيروان خوب شما بخواهند به همين چند جمله از بزرگ بودن خدا اكتفا كنند در ابتداي راه مي مانند و طبيعي است شما اين را نمي خواهيد . شما همه آنچه را كه بين شما و پروردگارتان اتفاق مي افتد را تعريف نمي كنيد از همين روست كه ديگران فكر مي كنند تنها راه رسيدن فقط همين كلمات و راستش را بخواهيد كلمات سحر انگيز شما چنان دلنشينند كه عابدان را نيز به سوي خويشتن مي كشاند .

    در هر صورت هدف يكي است :‏ تعددت الاسباب و الرب واحد .

    همه ما به دنبال رسيدن هستيم يكي با عصاي عقل و يكي با بال دل . شما كه زودتر مي رسيد يك جا براي ما بگيرين .. جاي دوري نمي ره فوقش اگه ما هم نرسيديم شما دو تا صندلي در بهشت خواهيد داشت . خواهش مي كنم از برقرار باشيد لطفا برداشت بد نكنيد باور كنيد اين امضاي منه حالا اگر بد خطه به خوش دلي خودتون ببخشاييد .

    عليك سلام همشهري عزيز

    عرض كنم كه من آقاي آملي رو نميشناسم درست ولي ميدونم كه عالم بزرگي هستند. و البته به علايق و سليقه هاي ديگران احترام ميگذارم. بنابراين دليلي نداره به اين مقايسه اعتراضي داشته باشم. من اونقدر علم و معرفتم كمه كه به هيچ عنوان در حد مقايسه با آدمهاي عالمي مثل ايشون نيستم...

    و اما مغرور:

    من واقعا نميفهمم چرا از اين نوشته بوي غرور به مشام تو ميخوره؟ آخه غرور به چي؟؟؟؟ من چيزي براي مغرور بودن ندارم اين را خوب ميدانم. من فقط خواستم به كساني كه مثل خودم قضاوتهايي اينچنين در مورد خدايشان دارند بگويم وقتي ميگوييي الله اكبر بايد اين الله اكبر در تمام رگ و پوست و جانت طنين بندازه و باعث بشه كه ديگه اينطور در مورد اتفاقات زندگي ات و غمها و دردهات قضاوت نكني. همين

    وگرنه كه : يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم......................

    به هر حال خوشحال ميشم اگه بگي چرا بوي غرور به مشام توخورده از اين پست؟

    راستي مطلب الهه عالي بود ولي از اينكه قاصدك سوخته مطالب ايشون رو به حكمتهاي علامه جوادي آملي تشبيه كرده بود حسابي حالمو گرفت. آخه بنده خدا افراط همونطوري كه توي بد گويي بده در تعريف و تمجيد بدتره!!!انتظار داشتم الهه يه واكنشي نشون بده ولي انگار ايشون هم خيلي بدش نيومده از اين مقايسه!!!!!!!
    سلام همشهري مغرورم!!! ميخواستم بعد از توصيفهايت بنويسم الله اكبر من ان يوصف! ولي ديدم خودت توي پاورقي نوشتي. ديگه حرفي براي گفتن من نمونده. اما دو مطلب:1- وبلاگم بروز شده اگه زحمتي نيست تشريف بيارين البته با كامنت!!! 2- يك بيت از آخرين غزلم رو به شما تقديم ميكنم: هرچند توبه كرده ام اما شب......بر روي ماه خال تماشائيست!.....ياعلي.
    + براي الهه ام 

    با «نه» شنيدن از تو كه من كم نمي‌شوم!
    مجنون‌نمـــاي مــردم عالم نمي‌شوم

    اين اوّليـــن خطاي تو، حوّاي سنگ‌دل
    پنداشــــتي بدون تو آدم نمي‌شوم

    بعداز تو اي خزان‌زده ديگر براي هر
    شب‌بوي تشنه‌لب‌شده شبنم نمي‌شوم

    دلخور نشو عزيز! از اين خُلقِ بي‌خيال
    گفتم كه بي تو پاپيِ خُلقم نمي‌شوم

    آه اي نگاه‌هاي تماشـــا، خداوكيل!
    علّاف چشم‌هـــاي شما هم نمي‌شوم

    بگذار صـادقـانه بگـويـم بدون تو
    هر كار مي كنم... نه... نه... آدم نمي‌شوم


    + براي الهه 

    اي بانو ، آب مي نوشيم زماني که تشنه نيستيم و تمام سال را به عشق ورزي مي پردازيم ، و همين ما را از بقيه موجودات متمايز مي کند

    پير آوگوستين کارون

    آه ، عشقِ من به سان گل سرخ است .

    رابرت برنز

    + نازي 

    باز دوباره سلام

    با خوندن نظرات قاصدك سوخته در ارتباط با توصيف خداوند، بي اختيار ياد قصه موسي و شبان افتادم. به نظر من وقتي بنده خدا، خداي خودش رو از صميم قلب و با خلوص ستايش يا توصيف مي كنه، (حتي با ابتدايي ترين كلمات)، آدم مي تونه از ميون همون كلمات ساده، بزرگي و عظمت خدا رو ببينه و درك كنه ...

    درسته خدا بزرگتر از آن است كه توصيف شود، ولي وقتي آدم به كسي عشق مي ورزه، حق داره با عاشقانه ترين واژه هايي كه سراغ داره، يه جوري به خودش يادآوري كنه كه بهترين حامي و پشتيبان رو داره...

    يه بچه اي رو مي شناسم كه فكر مي كنه خدا به زيبايي عروسكشه و مثل باباش قويه و مثل مامانش مهربونه ...

    به نظر من توصيف اون بچه از خداوند حتي از توصيف علي (ع) هم قشنگتره

    + نازي 

    سلام

    مي خواستم به بعضي ها بگم :‏ اگه الهه ناز رو مثل من مي شناختين دو ساعت كه سهله ... واسه بدست آوردنش دستاتونو دويست ساعت رو به خدا مي گرفتين و الهه ناز رو ازش طلب مي كردين.

    + خودم 

    الهه شناس نئي جان من خطا اينجاست....

    ...

    دعا ميكنم به حق محمد و آل محمد

    حتي اگه دو ساعت دستاتو بالا بردي و حضور قلب خرج كردي و اشكات هم جاري شد و بعد (( الهه )) !!! رو از خدا خواستي....

    واسه هميشه حسرتش به دلت بمونه!

    چه برقرار... چه بي قرار....

    الهي آمين يا رب العالمين

    دارم اشهدم را مي خوانم

    هر چه فكر مي كنم يادم نمي آيد

    اشهد ان لا اله الا (( تو )) بود

    يا (( شما ))

    آخه خداست...
     <      1   2   3   4   5      >