شاعر!شروع شو...غزل آخرت چه شد؟
آن اتفاق گم شده در دفترت چه شد؟
آن شعر شعر...آن كه تمام صداي توست
آن نيمه ي شگفت؛من ديگرت چه شد؟
شعري كه بر زبان نتوانش نگاه داشت
شعري چنان كه شعله كشد از سرت چه شد؟
«باور كنيد مي رسد»...گفتيم گفته اند!
بعد از هنوز...حرف بزن!...باورت چه شد؟
غم در صداي خسته ي من تير مي كشد
اي مستي نيامده!شهريورت چه شد؟
بال هدر شده!نپريدي و كس نگفت
در اشتياق آنهمه آبي پرت چه شد؟
كي مي شود كه دست كشد بر سر زمين
كاي دشت!نوشكفتگي پرپرت چه شد؟
كي مي شود خلاص ز كي مي شود شوم...
http://arashshafai.persianblog.com/