ادامه :
و اما توهين اين بارتان آقاي مومن:(ضرب المثل معروفي در زبان عربي هست كه مي گويد : العاقل تكفه الاشاره و الجاهل لا تكفه المناره !! من چند بار بايد بگويم اين برقرار باشيد .. لطفا ! امضاي من است نه چيز ديگر !)
خيلي متشكرم . واقعا متشكرم. فقط جاهل نخوانده بوديد الهه ناز را كه آن را هم خوانديد! واقعا از اين همه ادب و متانت و شعور متشكرم. نميدانم چطور بايد از اين همه لطف تشكر كرد !!! من هم ميدانم امضاي شماست ولي امضاي بسيار بي نمكي است و من هر بار به آن جواب داده ام . اين بار هم اينطور جواب دادم.
(شما برقرار باشيد كافيه... ما به بيقراري عادت كرديم !)
حالا شما جنبه شوخي نداريد ديگر به من چه مربوط است؟
بله آقا! ما اصلا ادعاي عاقلي نداريم. ما جاهل جاهليم. حالا شما كه عالم دهر هستيد با اين همه ادعا (نمي پرسم كجا را گرفتين ! فقط ميگم : ) بريد خوش باشيد ! ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما كردي...تو بمان و دگران... واي به حال دگران ....
و در پايان:
تا امروز از حضور فعال قاصدك در كامنت دوني ام نه تنها ناراحت نبودم بلكه خيلي هم خوشحال بودم و برايم ارزش داشت. انتقادهايش را به جان ميخريدم و حتي اگر بحثي، رنجشي چيزي هم پيش مي آمد شوخي دوستانه اي بيش نبود. ولي از امروز كه آيه هاي لحظه هاي خلوت من را لغو خوانده ايد.... از امروز كه اينطور به من... وبلاگم و نوشته هام و از همه مهمتر به خوانندگان وبلاگ من اينچنين توهين كرده ايد كه نوشته ها و حرفهاي اون رو لغو بدانيد و اين آيه را در موردش به كار ببريد (و اذا مروا باللغو مروا كراما )... اول از همه براي قاصدك سوخته به عنوان كسي كه اينهمه آدم وبلاگش رو ميخونن و توش دنبال تعالي ميگردن متاسفم !!!!!!! واقعا متاسفم ! عميقا متاسفم ! و بعد از اون براي خودم متاسفم كه قاصدك سوخته رو دوست ميداشتم تا امروز !!
اما از امروز به بعد ناراحتم ! خيلي هم ناراحتم و تا وقتي اينقدر ناراحت و دلگير باشم هرگز به وبلاگ قاصدك سوخته سر نميزنم. لينكش را هم از وبلاگم حذف خواهم كرد و ديگر حتي دوست ندارم خواننده وبلاگم باشد.