به قاصدك سوخته
با سلام
برادر عزيز،باز هم مثل هميشه بحث را پيچانده اي، تازه ايندفعه يك خورده شخصي برداشت كرده ايد. بخدا مخاطب من صرفاٌ شما نبوديد. من فقط خواستم به همه كساني كه با بي انصافي تمام راجع به الهه ناز قضاوت مي كنند، بگويم كه الهه چه موجود نازنيني است. ضمناٌ هدف من فروش متاع يا كالا نبود. چون حداقل شما مي دانيد الهه ناز مشكي است كه خود مي بويد. بنابراين هيچ نيازي نيست كه من يا امثال من بخواهند براي او تبليغ كنند. آنچيزي كه من گفتم فقط حرف دلم بود، صادقانه و از صميم قلب بيان شد، حالا اگر به دل مهربان شما ننشست به بزرگي خودتان ببخشيد.
و اما در مورد بيت شعري كه بيان فرموده بوديد:
بلبل به فغان گو مکن اظهار محبت
خوار است متاعي که به فرياد فروشند
شما هميشه اينقدر تند مي رويد؟؟؟؟؟ حتي اگر مخاطب كامنت من صرفاٌ قاصدك سوخته بوده (كه نبوده) باز هم بيان اين بيت بي رحمانه بنظر ميرسد.
من متاع فروش نيستم، دلال محبت هم نيستم، من فقط خواهر بزرگتر الهه ناز هستم كه نتوانستم قضاوت و كلام غير منصفانه بعضي افراد را راجع به او تحمل كنم، فقط همين.
در خصوص استفاده از كلمات عربي، باز هم تند رفته ايد، مخاطب من عام بود، من هرگز قصد جسارت به آيات خداوند را نداشته ام و ندارم. من فقط خواستم بگويم هويت ايراني ما و تاريخ ما و افتخارات ما باندازه كافي به تاراج رفته است، حداقل در حفظ و پاسداشت باقيمانده آن بكوشيم. فقط همين.
ضمناٌ اگر عقايد و نظرات بعضي از خوانندگان اين وبلاگ بر خلاف ميل شماست، دليل بر سطحي نگر بودن آنها نيست. عقيده هر كس براي خودش محترم است و احترام به عقايد ديگران نشانه بزرگي و بلندي طبع انسانهاست.
و اما در مورد نثر قاصدك سوخته: نثرتان بسيار قوي و زيباست و طبعتان بسيار لطيف، حيف است كه انساني با اين استعداد و اين قلم زيبا، حتي براي مخاطب عام خود هم از مهر و لطافت كلام خود بكاهد. لطفاٌ هر وقت عصباني هستيد، ننويسيد (آيكون چشمك)
پيروز و سربلند باشيد
نازي