وقتي پر فرشته ها رو آسمون خط مي کشيدنگاه انتظار من دوباره خواب تورو ديدوقتي که بارون بهار تو کوچه مون جون مي گرفتدل هميشه عاشقم صداي پاتو مي شنيد
پشت دريچه هاي شب مونده هزارتا خاطرهبا يه دل غريبه که نشسته پاي پنجرهمي خوام نگاه خستتو رو خاک چشمام بذارماما دلم مي ترسه که رنگ چشات يادش بره
تو لحظه هام پا مي ذاري تا خودمو پيدا کنمطلسم شب رو بشکنم فکري واسه فردا کنمکليد خنده هاي تو دليل بودن منهشايد يه روز با اين کليد قفل سکوتو وا کنم