مثل مادري که از توصيف کودک خود لذت مي برد از وصف تو لذت مي برم . پادشاهان از ثنايي كه از آنان مي شود لذتي نمي برند زيرا صفاتي که به آنها مي بندند ذاتي نيست من اما در مدح تو از فقر واژه ها گله مندم.
ببخشيد ها اما من فكر ميكنم كه مثالت با نتيجه ات با هم هماهنگ نيست. پادشاهان لذت نمي برند متناقضش ميشه خدا لذت ميبره. من لذت مي برم در مقابل لذت نبردن شاعرانه
نميدونم ميتونم منظورم را بيان كنم يا نه
به نظرم اديت احتياج داره اين بند
شايد هم من درست نفهميدمش
ببخشيد