• وبلاگ : الهه ناز
  • يادداشت : معاشقه جوشن كبير !
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    احسان

    اگر بگم هنگام خوندن اين راز و نياز عجيب گريه كردم ،يه موقع آن را با ريا اشتباه نگيري!

    واقعن لذت بردم...

    آفرين به اين نثر و نگارش خالصانه... دل‌ات هميشه صاف و پُر صفا

    ...

    چند روز پيش بود که در جايي( وبلاگ ياس ارغواني) نوشتم : « باور کنيد به سادات يک ارادت عجيبي دارم که حاضرم جاي پاي آنان را ببوسم...»

    الآن هم (مثل چند روز پيش)، همون حس عجيب اومده سراغ‌ام...

    ...

    ياد قسمتي از دعاي عاشقانه‌ي کميل افتادم:

    حدايا!

    گيريم که به جهنم رفتم

    دوري «تو» را چه کنم؟