• وبلاگ : الهه ناز
  • يادداشت : سايه گستر عشق...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 29 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بعد از تو ما به قبرستانها رو آورديمو مرگ ، زير چادر مادربزرگ نفس مي کشيدو مرگ ، آن درخت تناور بودکه زنده هاي اينسوي آغازبه شاخه هاي ملولش دخيل مي بستندو مرده هاي آنسوي پايان به ريشه هاي فسفريش چنگ مي زدندو مرگ روي آن ضريح مقدس نشسته بودکه در چهار زاويه اش ، ناگهان چهار لاله ي آبي روشن شدند....

    بعد از تو ما به هم خيانت کرديم بعد از تو ما تمام يادگاريها را با تکه هاي سرب ، و با قطره هاي منفجر شده ي خون از گيجگاه هاي گچ گرفته ي ديوارهاي کوچه زدوديم.

    بعد از تو ما به ميدانها رفتيم" زنده باد، مرده باد"گفتيم و در هياهوي ميدان ، براي سکه هاي کوچک آوازه خوان که زيرکانه به ديدار شهر آمده بودند ، دست زديم.بعد از تو ما که قاتل يکديگر بوديمبراي عشق قضاوت کرديم و همچنان که قلب هامان در جيبهايمان نگران بودند براي سهم عشق قضاوت کرديم....

    فانوس

    Jary_chon_rood@yahoo.com