چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند و به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
ما را به محبت علی بخشیدند
سلام...
در مورد مولا علی حرف زدن جرات میخواهد ... وقتی شریعتی میگوید:
شناخت علی - ذهنیت - است.
و حب علی - احساس-
اما تشیع علی - عمل - است
حق دارد زبانم الکن باشد ... چه بگویم که دیگران نگفته باشند؟ سایت امام علی را ببینی دیگر حرفی برای زدن نمی ماند برایت.... تو می مانی و مسوولیت سنگین محب علی بودن و شیعه علی شدن...
(هنوز چه حرفت خوب در گوشم زنگ میزند سید...: «تو که دم از علی می زنی تا به حال نهج البلاغه اش را کامل خوانده ای؟ ... » و من مثل همیشه شرمنده از همت کوتاهم و هنوز هم که هنوز است: نیامدم ببخش دست خالیم هنوز ....)
نمیدانم شنیده اید یا نه اما دوست دارم باز هم بشنوید ... دکتر الهی قمشه ای در یکی از سخنرانیهایشان (که اگر کسی خواست فایلش را برایش میفرستم) در مورد شناخت و آثار معرفت میگوید:
" روزی مولا علی غلامشان را صدا کردند. چند بار صدا کردند جوابی نیامد. آمدند دیدند در سایه خوابیده است! گفتند: غلام! مگر نمیشنوی که صدایت میکنم؟ ... غلام جواب داد: چرا. شنیدم. گفتند: پس چطور جواب ندادی؟ (نترسیدی که جواب مولایت را ندهی؟)... گفت: چون از خشم تو ایمنم... (میدانم عصبانی نمیشوی و عصبانی هم بشوی خشمت را فرو میخوری و به من آسیبی نمیرسد از تو) . مولا لبخند زدند و فرمودند: به خاطر شناخت درستی که از من داری در راه خدا آزادت میکنم...."
ببین شناخت درست داشتن از کریمان...از بزرگان چه جایزه های جالبی دارد ! ... فکر میکنم به اینکه اگر درست علی را بشناسم عیدی اش به من چه خواهد بود... اگر درست خدایم را بشناسم چه نصیبم خواهد شد... و اگر درست خودم را میشناختم.... ... ... تو ببین اگر درست بفهمیم "ارحم الراحمین" بودن یعنی چه ... آیا دیگر گناه نابخشوده ای هم خواهد ماند... آخ... دلم میخواهد بروم دوباره مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری را از سر بخوانم... وقتی آنقدر با اطمینان میگوید:
"من بنده عاصیم رضای تو کجاست.... تاریک دلم نور و ضیای تو کجاست.....ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی ….آن بیع بود لطف و عطای تو کجاست …."
و یا لسان الغیب ... وقتی که می گوید :" نصاب حسن در حد کمال است... زکاتم ده که مسکین و فقیرم.... " و یا "مستحق بهشت گناهکارانند... " .... "لطف خدا بیشتر از جرم ماست..."
…
چقدر حرف ناگفته در دلم ماند و فرصت تمام شد... دلم میخواست در مورد پدر حرف میزدم و از پدرم میگفتم ...
پدر عزیزم روزت مبارک. عیدت مبارک ... خدا کمکم کند حقی که برگردنم داری را بتوانم ادا کنم.... کمترین حقی که برگردنم داری این است که سیادت را به من به ارث داده ای... و همین برایم کافی است...
....
مهمانان بهتر از گل بزم الهه ناز ... عید همه تان مبارک ... هر کدام که پدر هستید (و یا به هر حال مرد... اگرچه مرد بودن به معنای واقعی کلمه در این دور و زمانه کیمیاست... اما به هر حال شمایی که نعمت زن بودن ازتان گرفته شده !- آیکون چشمک- ) روزتان مبارک...
تو رو حرمت مولا علی... بیایید امروز بریم دست بوس پدرهامون و ازشون حلالیت بطلبیم و سعی کنیم از این به بعد بیشتر باهاشون مهربون باشیم... به مولا قسم خیلی به گردنمون حق دارن ها...
اینم عیدی الهه ناز ... امیدوارم خوشتون بیاد:
شعر در مورد مولا...
باز هم شعر...
موسیقی سریال مولا علی
و یه آهنگ قشنگ:
آهنگ یا علی با صدای شکیلا
شاه مردان علی …نور یزدان علی ... جان جانان علی
یا علی....
تاج هفت آسمان .... بر زمین و زمان ....حکم و فرمان علی
یا علی....
گوهر نه صدف.... گشته طالع تو را .... از گریبان علی
یا علی....
خیمه سرمدی.... تا ابد مست تو .... می پرستان علی
یا علی....
ای شفیع همه روسیاهان علی.... ای پناه دل بی پناهان علی
روح قرآن علی....
یا علی....
مانده کشتی به گل ای تو سکان علی....
نیست آن را رسان تا به هم سان علی تا به سامان علی ....
یا علی....
از طلب تا فنا .... تا به ملک بقا.... نور ایمان علی....
یا علی....
پای بشکسته را .... فرصت گفت و گو.... در نیستان علی....
یا علی....
یاور بی کسان .... یار گمگشتگان در بیابان علی ....
یا علی....
شد لبالب ز خون.... چون شفق سینه ام .... ای تو درمان علی
یا علی....
....
(بخش در پرانتز الهه ناز)
یا مولا دلم تنگ اومده…
عیدت مبارک عزیز دل... وان مواعید که کردی مرود از یادت.... دعا میکنم زود تر بیایی... عزیز دل....